پایگاه خبری تحلیلی صبح تهران | sobheterhan.com

يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 19
كدخبر: ۳۸۲۷۱
تاريخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۷
print نسخه چاپي
send ارسال به دوستان
علیرضا سعیدآبادی
«هر روز عاشورا و هر زمین کربلاست» این آموزه گرچه از شعائر بدون حدیث است اما ریشه در حریت و فرهنگ این مردم دارد و فراتر از ملاحظات نژادی ، قومی ، جغرافیایی و دینی موید این حقیقت است که پیروی از سنت لایتغیر الهی و عقیده ناب ، زمان و مکان و مرز نمی شناسد.انقلاب عاشورا ، جهانشمول است و به تمامی عصرها و نسل ها تعلق دارد.رسالت آخرین برگزیده و امامت خاندان پاک او پشتوانه آن است.در انقلاب عاشورا ، بهترین مردمان جهان فقط در برابر اشخاص بد قیام نکردند.اصلاح امور دین ، بازشناساندن حقیقت به بشریت و تکثیر نهضت در بستری فراتر از زمان و مکان از اهداف اساسی آن انقلاب زیبا بوده و همیشه و در همه جا باید از آن پیروی کرد.امام راحل (ره) این را دستور می دانند.اگر نظام سلطه ، فرهنگ عرفی مسلک و انسان محور غرب را سرآمد فرهنگ ها می داند و شعار پایان تاریخ را سرمی دهد و به کمک جریان سازی های رسانه ای ، انسان غربی را انسان کامل و جامعه غربی را مدینه فاضله به جهانیان معرفی می کند به این دلیل است که نه فقط شهروندان غربی بلکه بسیاری از مردمان مشرق زمین به تمامی جنبه های حقیقت ناب دسترسی ندارند و در غفلت متاثر از دنیای مادی گرفتار هستند.شناخت کامل وقتی امکان پذیر است که از منظری وسیع تر و فراعقلی به سوژه موردمطالعه احاطه داشته و نگاه کنیم.حتی اگر شناخت صرفاً ذهنی بخواهیم درباره اموری داشته باشیم باید فرصت تحقیق و بررسی منابع فکری و دینی مختلف و مرتبط را به آن مردمان بدهیم.بی شک ، پروردگار عالم عقل انسانی را واسطه ای برای شناخت حقیقت و درک سایر حیطه های ارتباطی قرار داده اما تنها مرجع و راه شناخت نیست.در غرب ، انسان و فهم او مرکز شناخت و مرجع خیر و صلاح امور قرار گرفته و ایدئولوژی های دنیایی در آنجا حاکم است.یکی از اینها جهانی سازی اقتصاد است.جهانی سازی ، واژه ای مصطلح در اقتصاد بین الملل است و به عنوان شالوده نظام سرمایه داری در غرب بسیار بکار می رود.در جهانی سازی پیش از آن که اهرم های اقتصادی به حرکت درآیند این ابزارهای  فرهنگی و سیاسی هستند که در جوامع هدف فعال می شوند و زمینه های نیاز و بهتر بگوییم وابستگی را فراهم می کنند.پایان تاریخ به زعم غرب ، جهانی شدن ارزش های نظام سرمایه داری و عقبه آن مکتب لیبرال دمکراسی است.من معتقدم با این که مقایسه آن همه عظمت در روزهای نهم و دهم سال 61 هجری قمری با امور عرفی و دنیایی ، قیاس مع الفارق است و فاصله این با آن از زمین تا آسمان است اما برای درک بیشتر ناگزیز از این پرسش هستیم.کدام دستاورد سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی در غرب فراتر از زمان خود رفته که نظام سلطه آن را پایان تاریخ می نامد؟پیروزی یک بخش از دنیای مادی بر بخش دیگری از آن تحت عنوان غلبه لیبرالیسم بر کمونیسم بیش از آن که مسئله ای عام و جهانشمول باشد ناشی از زدوخوردها و رقابت های درون نظام سرمایه داری است ، به دنیای خارج از آن مربوط نمی شود ، مسئله بشریت نیست ، درواقع یک عارضه درون تمدنی است و به تمدن های شرقی و بویژه تمدن اسلامی ربطی ندارد.
send بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
Bookmark and Share
* نام:
ايميل:
* نظر: