نسخه چاپي
ارسال به دوستان
کسانی که «مستند طنطوره» را دیده باشند، حتماً با شنیدن سخنان یکی از سربازان قدیمی ارتش رژیم صهیونیستی متعجب شده‌اند که چطور یک نفر می‌تواند این‌قدر راحت جلوی دوربین بنشیند و با خنده، از کشتار مردم بی‌دفاع یک روستا در فلسطین خاطره تعریف کند.
عامیتسور کوهن فرزند یک خانواده یهودی بود که پدر، مادر و برادرش از اعضای گروه تروریستی و زیرزمینی «هاگانا» بودند.
هاگانا بزرگترین گروه تروریستی زیرزمینی یهودی بود که پیش از تأسیس رژیم جعلی اسرائیل توسط افرادی مثل دیوید بن گوریون (اولین نخست وزیر اسرائیل) شکل گرفت و بعدها ستون اصلی تشکیل ارتش اسرائیل شد.
با این حال، عامیتسور کوهن به‌خلاف خانواده‌اش به یک گروه تروریستی دیگر به‌نام لخی (لحی) پیوست که در سال 1940 توسط افرادی مثل اسحاق شامیر (بعدها نخست وزیر اسرائیل شد) تشکیل شد.
در آن سالها، فلسطین تحت قیمومیت انگلیس قرار داشت و قرار بود انگلیسی‌ها در آینده، این سرزمین را به یهودی‌ها واگذار کنند اما صهیونیستها برای اینکه زودتر فلسطین را به‌دست بیاورند، شروع به ترور، انفجار و خرابکاری علیه انگلیسی‌ها کردند تا آنها زودتر از فلسطین خارج شوند، برای همین، هم انگلیس و هم سازمان ملل این گروه را مثل خیلی از گروههای زیرزمینی دیگر یهودی در آن سالها، در لیست تروریستی قرار داده بودند.
عامیتسور کوهن، آدم‌کُشی را در همین گروه یاد گرفت و در یک مصاحبه گفت: «من آماده بودم که بدون تردید بکُشم».
بعداً با تاسیس دولت جعلی اسرائیل در سال 1948، گروههای زیرزمینی با هم یکی شدند و ارتش اسرائیل را تشکیل دادند و عامیتسور کوهن هم عضو تیپ الکساندرونی شد.
اعضای این تیپ در همان سال 1948 مأمور پاک‌سازی روستای فلسطینی طنطوره شدند و این کار را با کشتار مردم بی‌دفاع این روستا به انجام رساندند.
عامیتسور که یکی از افراد حاضر در این جنایت بود، بعدها در مصاحبه‌ای گفت: «لحظاتی فرا می‌رسد که حیوان می‌شوی»،بعد توضیح داد که چطور اعراب فلسطینی این روستا را با اینکه پرچم سفید در دست داشتند، قتل‌عام کردند.
اما شهرت این روزهای او به‌خاطر سخنان صریح و جنجالی‌اش در مستند طنطوره است.
مستند طنطوره روایت همین سربازان ارتش اسرائیل در ماجرای کشتار روستای طنطوره است.
او در این مستند جلوی دوربین نشست و با خنده قتل‌عام مردم روستای طنطوره را توضیح داد و وقتی مصاحبه‌کننده پرسید "چند نفر را کُشتی؟"، جواب داد: «نمی‌دانم، نشمردم، من یک مسلسل داشتم با 250گلوله».
