پایگاه خبری تحلیلی صبح تهران | sobheterhan.com

سه‌شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - 2024 March 19
كدخبر: ۶۰۶۱۹
تاريخ انتشار: ۰۲ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۵۸
print نسخه چاپي
send ارسال به دوستان
مردادماه امسال دوره 12 ساله اداره شهر تهران توسط محمدباقرقالیباف سرانجام به پایان می رسد خالی از لطف نیست که نگاهی هر چند گذرا به 20 چالشی که شهردار آینده و نمایندگان شورای اسلامی پنجم شهر تهران با آن ها دست به گریبان خواهند شد، داشته باشیم.


1- بدهی دهها هزار میلیارد تومانی پایتخت
شهرداری تهران با بدهی سنگین ناشی از استقراض بانکی و عدم پرداخت مطالبات پیمانکاران مواجه است، این درحالی است که شهر با خزانه خالی و اشباع شدن منابع درآمدی روبروست.

2- منابع و ذخیره شهری تهاتر شده است
املاک، دارایی ها و زمین های تحت مالکیت عمومی شهر بعنوان ذخیره شهری که می تواند برای توسعه زیر ساخت ها بکار گرفته شود، تحت عنوان درآمدهای غیرنقدی، تهاتر شد و دیگر ذخیره ای برای پایتخت باقی نمانده است؛ شهر فقیر شده و دارائی ها بفروش رسیده است.

3- تمرکز بیش از حد بر درآمدهای ناپایدار شهری و اشباع شدن آن
تکیه برمنابع درآمدی ناپایدار ناشی از فروش مازاد بر تراکم پاشنه آشیل مدیریت شهری است.
از 101 آیتم منابع درآمدی برای کلانشهر تهران، تنها یک آیتم و آن هم فروش تراکم قریب به 80% درآمد پایتخت را تامین می کند؛ درآمدی که به نوعی وام و قرض از شهر محسوب می شود و پس از احداث ساختمان تجاری و مسکونی مصروف هزینه های جاری آن خواهد شد.
این درحالیست که ظرفیت های موجود بدلیل استفاده بیش از حد و رشد قارچ گونه مراکز تجاری غول آسا و فروشگاه های زنجیره ای( مال) استفاده شده و منابعی برای آینده باقی نمانده است و درآمد ناپایدار مصروف شهر شده و مطالباتش مانده برای مدیران آتی شهر.

4- فربه شدن شهرداری بدلیل تصدی گری مراکز قابل واگذاری
بیش از 2 هزار مجموعه فرهنگی، تفریحی، ورزشی، فراغتی، سرای محلات و ... در طی سال های گذشته احداث شده و بدلیل نبود سیستم برون سپاری و کاهش تصدی گری، درآمدها کفاف هزینه را نمی دهد و ضرر و زیان این مراکز از منابع شهرداری پرداخت می شود.

5- عدم شفافیت مالی و فساد سیستمی نهادینه شده
ناکارآمدی نظام حسابرسی اعتبارات مصوب شهر، بخش آشکار مدیریت شهری است؛ سرمایه های شهر اعم از دارائی های بخش خصوصی و عمومی بدلیل روشن نبودن قوانین و نا آگاهی شهروندان، فساد نهادینه شده را در ارتباط با شهروندان ایجاد می نماید که عمدتا' ار چشم بازرسین مغفول می ماند.
تغییر کاربری ها، مجوز خارج از ضوابط طرح تفصیلی و چشم پوشی از تخلفات امری عادی شده و به جرات می توان گفت احداث ساختمان ها بدون تخلف و منطبق بر ضوابط و قوانین معماری و شهرسازی نزدیک صفر است؛ در همین حال فربه شدن کمیسیون های ماده صد نشانگر ضعف در اجرای قوانین بوده و اعتبار اجرای قوانین شهرسازی را در ساخت و سازها زیر سوال می برد.

6- رکود و بی رونقی اقتصادی در تجارت و کسب و کار
نبود برنامه مدون و مشخص در بخش کسب و کار و تجارت شهر و بی توجهی به اقتصاد شهری از یکسو و نداشتن هویت شهر به لحاظ اقتصادی ملغمه ای است که از رویکردهای مختلف شهرسازی مدیریت تجارت و کسب و کار را به چالش کشیده است؛ راسته بازارها برگرفته از شهرسازی اسلامی تا رشد قارچ گونه مراکز تجاری غول آسای مدرن و تکثرشتابان مال ها در نقاط بالای شهر تهران بهم ریختگی نظام فکری اقتصاد شهری را نمایان می سازد.

7- افزایش تصدی گری و ضعف جدی در کوچک سازی سازمان
در طی 20 سال گذشته تعداد نیروی انسانی شاغل در شهرداری از 20 هزار نفر به بالای 80 هزار نفر افزایش یافته بگونه ای که پرداخت حقوق و دستمزد و مزایای کارکنان یکی از جدی ترین دغدغه مدیریت شهری شده است؛ فربه شدن سازمان رویکردی غیرعلمی و مشکل آفرین است که علاوه بر آن نگرش قبیله ای و غیرتخصصی به مدیران شهری در طی سالیان طولانی بخش عمده ایی از مدیران با تجربه را به حاشیه رانده است.

8- شورایاری ها و چالش های جدی در تغییر رویکرد این تشکل مردم نهاد
شورایاری ها که می توانست مدیریت مردم نهاد شهر را سازمان دهد و بخش بزرگی از مشکلات و مسائل تهران را در مقیاس محلات از دوش مدیریت شهر بردارد بدلیل نداشتن برنامه مدون و رویکردها و سیاستهای علمی و قابل اجرا، از مسیر اصلی خود منحرف شد؛ این ظرفیت عظیم که از اهداف شکل گیری خود دور و بیشتر جولانگاه منافع گروهای خاص شده و بعضا بعنوان ماشین انتخاباتی و رای آوری به آن نگریسته می شود.

9- ضعف سیستم مدیریت سرای محلات و مدیریت محله ها
سیستم مدیریتی روز دنیا، مدیریت خصوصی، دولتی و غیردولتی (NGO) تعریف شده است؛ سردرگمی در نحوه اداره مدیریت سرای محلات باعث شده است شیوه ای ترکیبی و ضرر رسان ابداع شود بدین صورت که نحوه مدیریت این سراها هم دولتی است، هم خصوصی و هم غیردولتی که این آشفتگی باعث افزایش حجم مطالبات سراها و تحمیل هزینه های اضافی بردوش مدیریت شهری (بدلیل پردلیل پرداخت هزینه نگهداشت ساختمانها) ودرآمدهای غیرقانونی به جهت نبود تعرفه های قانونی شده است.

10- هزینه های سنگین نگهداشت شهر
نظافت شهر با صرف هزینه های هنگفت انجام می شود و مکانیزه کردن خدمات شهری نقش مشارکت مردم را کاهش داده؛ به گونه ای که هزینه نگهداشت و رفت و روب و جمع آوری زباله چند برابر نرم جهانی شده است؛ به خاطر داشته باشیم که جمع آوری و حمل روزانه 8000 تن زباله در چند نوبت شبانه روز دورریز سرمایه های شهری است.

11- هدردادن ثروت شهر بدلیل ضعف سیستم تفکیک زباله از مبدا
برغم اینکه وظیفه اصلی مدیریت شهری «جمع آوری صحیح و تفکیک زباله از مبدا» است اما با بی توجهی به این سرمایه اجتماعی (شامل اعتماد، مشارکت، آگاهی و آموزش) کمتر از 30% زباله ها بازیافت می شود و روزانه میلیاردها تومان از این طلای کثیف از جیب شهر خارج می شود.

12- گسترش بی رویه ساخت و ساز های غیرمجاز در مناطق حاشیه شهر
بی برنامه گی در فرآیند توسعه شهر از یکسو و عدم مدیریت علمی و کارآمد در مواجهه با اسکان غیر رسمی حاشیه شهر، پای سودجویان زمین و ملک را به مناطق حاشیه ای کشانده و منابعی هنگفت را از این نقاط کسب و علاوه بر احداث ساختمانهایی با استانداردهای نازل بر گسترش بحران های اجتماعی و فرهنگی در این نقاط دامن می زنند.

13- ناکارآمدی در ساماندهی دستفروش ها و سد معبر
نبود رویکرد علمی و نوین در مدیریت روز بازارها و ساماندهی دستفروش ها به جدال همیشگی عوامل اجرائی شهرداری و دستفروشان انجامیده است؛ با مدیریت صحیح و استفاده از این نیروی کار می توان به بهبود اقتصاد شهری و رونق کسب و کار کمک کرد.

14- ضعف در نوسازی بافت فرسوده شهر
بخش عمده ای از تهران به ویژه در مناطق جنوبی شهر بدلیل ریزدانگی، نفوذ ناپذیری و فرسودگی ساختمانها بافت فرسوده محسوب می شود و به جرات می توان گفت موفقیت مدیریت شهری در طول این سالها در نوسازی این بافت ها بیش از 30 درصد نبوده است؛ نبود هماهنگی میان بخش خصوصی و دولتی، ضعف قوانین و بی توجهی به رویکردهای اجتماعی از مهمترین عوامل عدم توفیق در نوسازی بافت فرسوده شهر محسوب می شود.

15- عدم تاب آوری و نا ایمنی ساختمانها
شهر تهران با 352 محله و وجود حداقل یک نقطه ناایمن در هر یک از محلات، ضرورت توجه به این اولویت را پیش روی مدیریت آتی شهر قرار می دهد؛ بی شک فاجعه پلاسکو زنگ خطری برای مدیران شهری پساقالیباف خواهد بود و ضروری است هرچه زودتر نسبت به رفع خطر و ایمن سازی 352 محله پایتخت اقدام شود.

16- ناپایداری شهر در مقابله با مخاطرات و بحران ها
بافت شهری و تراکم جمعیت در نقاط مختلف پایتخت، ناپایداری ساختمانها، محلات و معابر شهر و ضعف مدیریت بحران و عدم آمادگی شهروندان داوطلب در مواجه با بحران های پیش رو تهران را به کانون بحران کشور تبدیل کرده و در این شرایط اگر زلزله ای رخ دهد این بلای طبیعی به بحرانی ملی بدل خواهد شد.

17- معضل آلودگی هوا و محیط زیست شهر تهران
حجم گسترده خودروهای تک سرنشین، عدم اعمال قوانین سختگیرانه، ضعف سیستم های حمل و نقل عمومی کارآمد، کمبود شبکه های خطوط مترو و اتوبوس، عدم توزیع متناسب سرانه های فضای سبز، احداث بیش از حد ساختمانها و کاهش فضای سبز شهری تنها بخشی از عواملی است که تهران را جزو یکی از آلوده ترین شهرهای جهان قرارداده است؛ به مخاطره افتادن زیست پذیری پایتخت یک دیگر از چالش های شهردار آتی پرجمعیت ترین شهر ایران خواهد بود.

18- کاهش امنیت اجتماعی در فضاهای عمومی شهر
هرقدر شهرها بزرگ می شوند وجدان اجتماعی کاهش یافته و مکانیسم اخلاق در کنترل اجتماعی ناکارآمدتر می شود و اعمال قانون تنها جایگزینی است که ناکارآمدی کنترل اجتماعی را جبران می نماید.
پارکها، فضاهای فراغتی و دیگر فضاهای عمومی تنها با نظارت مردم و اعمال قانون قابل استفاده خواهد بود و ضرورت توجه به سرمایه های اجتماعی در مواجهه با آسیب های اجتماعی شهر می تواند اولویت برنامه شهردار آتی تهران باشد.

19- نابسامانی های خطوط مترو و ایستگاههای ناوگان حمل و نقل عمومی
غفلت چندین ساله در توسعه شبکه های حمل و نقل عمومی بویژه مترو و تلاش شتابان چند ساله اخیرضرورت بازنگری و ایمن سازی خطوط ایجاد شده را می طلبد همچنین بازنگری در سیستم مدیریت اتوبوسرانی و تاکسیرانی ضرورتی اجتناب ناپذیر است.

20- ناعدالتی در توزیع امکانات و فرصت در مناطق مختلف شهری
نبود فرصت های فراغتی، تفریحی و ورزشی در برخی نقاط شهر، نظام سلامت روانی شهروندان را به چالش کشیده است. از سوی دیگر هزینه های نگهداشت شهر بطور کاملا' یکسان در بین شهروندان توزیع می گردد اما منافع شهر نصیب اقلیت قدرتمند می شود و در این بین زنان، سالمندان، معلولین و کودکان بیشترین خسارت را از آلودگی، ایمنی و امنیت شهر می بینند؛ از این رو توجه به اقشار مذکور شهر را زیست پذیرمی کند و می تواند اولویت جدی شهردار آتی تهران باشد.
با وجود مشکلات و چالشهای جدی شهر که در این یادداشت به بخشی از آن اشاره شد می توان با استفاده از اندیشه و توان متخصصین حوزه شهری گامهای عملی برای بهبود شرایط پایتخت برداشت تحقق این مهم به شرط آن است که همسویی دولت و شورای شهر از یک شعار به عمل درآید و قهر بیش از یک دهه دولت با شورا و شهرداری تهران به آشتی بدل گردد.

send بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
Bookmark and Share
* نام:
ايميل:
* نظر: