نسخه چاپي
ارسال به دوستانخبرگزاری میزان آنلاین، خبرگزاری رسمی قوه قضاییه ایران،چند روز پیش در تاریخ یازدهم اسفند،خبری درباره ی خودکشی یک دختر دبیرستانی منتشر نمود. گویا،و بنا به ادعای پدر دانش آموز،این شاگرد سوم رشته ی علوم انسانی،پس از خواندن یک کتاب غیر درسی که آموزگار فلسفه شان معرفی نموده و با هماهنگی مدرسه کلاس آموزش آن را برگزار می کرده است خود را از طبقه ی ششم ساختمان به پایین پرتاب کرده و شوربختانه جان خود را از دست داده است. در متن خبر،عنوان کتاب "د. س" آمده است اما با توجه به عکس های منتشر شده از روی جلد و چند صفحه ی داخلی کتاب در متن گزارش،روشن می شود که منظور،کتاب "دنیای سوفی" است. دنیای سوفی،کتابی از یوستین گوردر،نویسنده و آموزشگر نوروژی زبر دست فلسفه می باشد. این کتاب ارزنده ی فلسفی تاکنون به بیش از 50 زبان زنده ی دنیا ترجمه شده و در زبان فارسی نیز دست کم 4 ترجمه ی متفاوت از آن در دسترس است. دنیای سوفی در واقع،تاریخ فلسفه است به زبان و در قالب داستان. دختری 14- 15 ساله به نام سوفی،از سوی یک آموزگار فلسفه،نامه هایی دریافت می کند،این نامه ها و شرح آنها در کتاب،جریان و داستان کتاب و در واقع،تاریخ و آموزش فلسفه را به پیش می برد. این نگارنده،به عنوان یک آموزگار دبیرستان- که این کتاب را خوانده ام- نیز تاکنون آن را به برخی از دانش آموزان علاقمند به کتاب معرفی کرده ام و فرزند دبیرستانی خودم نیز آن را خوانده است. دنیای سوفی از دید این نگارنده،یکی از بهترین کتاب های آموزش فلسفه برای جوانان، دانشجویان و بزرگسالان است. نباید فراموش کرد که یکی از هدف های بنیادین آموزش و پرورش پیشرو در جهان کنونی، سنجشگرانه اندیشی (critical thinking) است و دنیای سوفی به روشی گیرا،به ویژه برای جوانان،می کوشد تا به این هدف نزدیک شود. دنیای سوفی از آن دست کتاب هایی است که اگر کسی آن را یک بار بخواند هیچگاه فراموش نخواهد کرد. به هیچ رو کتابی پوچ گرایانه و به اصطلاح "سیاه" نیست و خواننده را به دست شستن از زندگی برنمی انگیزد. کتابی مثبت است که به اندیشیدن فرامی خواند و به عرض زندگی خواننده می افزاید. از این نظر و با توجه به شناختی که از این کتاب در دست است نمی توان چنین ادعایی که "دنیای سوفی" باعث خودکشی این دانش آموز شده را ادعایی محکم به حساب آورد. گرچه این کار دستگاه قضایی است که به چنین ادعایی،رسیدگی همه جانبه نماید اما این نکته را نباید از یاد برد که خودکشی کودکان،رخداد پیچیده ای است که می تواند ریشه‌های گوناگونی داشته باشد.
خودکشی کودک،شوک برانگیز است هم برای جامعه و هم برای خانواده، به ویژه اگر پیش از خودکشی،نشانه های روانشناسانه و جامعه شناسانه ی آن نمود نیافته باشد. یعنی مثلا از پیش، نشانه های افسردگی روحی و یا پریشان اندیشی کودک دیده نشده باشد و یا در خانواده،کشمکش های مدام میان عضوهای خانواده رخ نداده باشد. در چنین شرایطی که برخی از آن با عنوان "خودکشی آنی" نام می برند تحلیل خودکشی، بسیار سخت و پیچیده می شود و شاید هم هیچگاه دلایل دقیق آن،روشن نشود. اما در کل شاید بتوان گفت که یکی از دلایل چنین خودکشی هایی،کم شدن الگوهای رفتاری جوانان باشد. متآسفانه در زندگی کنونی، چه در خانواده، چه در مدرسه، چه در دیگر محیط های واقعی زندگی کودک و جوان و چه در دنیای مجازی – که این روزها،بیش از پیش فراگیر شده و می شود- نوعی روزمرگی و معمول شدگی دیده می شود که می تواند به بی معنا شدن زندگی یاری رسان باشد. خودکشی کودکان،که متآسفانه در کشور و در همین سال 94 شاهد شمار چشمگیری از آن نیز بودیم،می تواند هشداری به همه ی ما بزرگترها باشد که نباید از نقش تآثیرگذار خودمان،به عنوان الگوهای رفتاری کوچکترها،غفلت کنیم.
