پایگاه خبری تحلیلی صبح تهران | sobheterhan.com

سه‌شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 16
كدخبر: ۲۶۹۷۵
تاريخ انتشار: ۰۳ آذر ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۱
print نسخه چاپي
send ارسال به دوستان
گفتگو صبح تهران با مهدی سهراب
ترانه سرای به شدت حاذق و صد البته خوش ذوقی اس.این رو میشه ار لاله به لای همه یکلمات ترانه هاش به خوبی برداشت کرد،در کنار این ترانه گفتن نویسنده ماهری است و چنان کلمات رو کنار هم دیگه قرار میده که از چندین بار خوندن نوشته هاش می تونی یه کشف تازه بکنی!همه یاینها به کنار صدای فوق العاده زیبایی داره و خواننده ای است که خیلی ها با صداش خاطره های خوبی دارند.نمی دونم دلیل گفتگویم با این مرد پاییزی چه بود و برای چی؟شاید آلبوم جدیدش که به زودی به بازار موسیقی پاپ عرضه میشه.شاید کتابی که قراره زودتربه اتمام برسونه و با خوندنش هر کدوم از ما کشف کنیم که این بار مهدی سهراب تو نوشته هاش قراره چی بگه و شایدم قطعاتی که با صداش این روزها در دنیای مجازی کلی سر و صدا به پا کرده.بهتون قول میدم که این گفتگوی جذاب می تونه آغاز یه شروع دوباره برای هر کدوم از شما باشه.امید در هر کلام حرفهای مهدی سهراب موج می زنه.امتحان کنید.به قول خودش رد پای خدا رو احساس می کنم.

*از مهدی سهراب بگو؟
**مهدی سهراب متولد زمستان بهمن ماه!اما همه منو به اسم مَرد پائیزی می شناسن.چون عاشق و دلبسته و وابسته فصل پائیزم.پائیز رو با همه وجودم دوست دارم و همیشه تو این فصل حال و هوام یه شکل دیگه اس.مادری دارم که از همه ی دنیا برام باارزش تره و دو خواهر بزرگتر از خودم دارم (شکیبا و منصوره) که بهترین و ماهترین خواهرهای دنیا برام هستن و کاری هنری رو از از سال 81 به شکل حرفه ای شروع کردم.

*تازه چه خبر این روزها چه می کنی؟
**به شدت درگیر کار!زمانی که این مصاحبه چاپ بشه یکی از قطعات من به نام "دیوونه بازی" در فضای مجازی منتشر شده!خیلی برای این کار وقت و زمان گذاشتم و امیدوارم اون چیزی که می خوام از آب در بیاد و کسانی هم این ترانه رو می شوند از شنیدنش خوشش بیاد.تمرکز و تلاش برای آلبوم که امیدوارم زودتر تحقق پیدا کنه و به سرانجام برسه.یکی دو پیشنهاد برای بازی که نمی دونم چه پیش میاد.من همه ی تلاشم رو می کنم.ادامه کار دیگه با خدا.  

*قطعاتی رو که تا به امروز خوندی و در دنیای مجازی پخش شده رو هم بگو تا دوست دارنت بیشتر با صدای جادویی تو آشنا بشن؟
**ترانه مرد پاییزی،ناگفته ها،بهار جان و این اواخر هم دیوونه بازی.تعداد قطعاتی که خوندم زیاده ولی این قطعاتی رو که گفتم رو خیلی دوست دارم.

*چرا ترانه سرایی،موسیقی؟این به سمت موسیقی اومدن برات چه دلیلی داشت؟
**هر چیزی که دوستش داری نباید دنبال دلیل براش باشی.موسیقی،آواز،بازی با کلمات،ترانه گفتن،نوشتن همه ی اینها بخشی از زندگی مهدی سهراب بود.کار اصلی من آواز و موسیقی است اما نوشتن و ترانه سرایی که یه بخش دیگه ای هم از زندگی منه و همیشه و در هر حالی دوست دارم چیزی که در حال متولد شدن در ذهن من هست رو جلوش رو نگیرم،اجازه بدم که بدنیا بیاد.اصراری به تجارت در این زمینه ندارم اگه از صدای کسی خوشم بیاد ترانه ام رو بهش واگذار می کنم.

*ترانه گفتن برای مهدی سهراب!شغل،احساس یا تفریح؟
**همه زندگی من.عضوی از هستی و نیستی من.کار از احساس و شغل و تفریح گذشته.بخش به بخش زندگی من با ملودی،نُت،ساز،آواز از صبح تا شب از شب تا صبح سپری میشه.پس همه و هیچ کدوم.موسیقی جذاب ترین نعمتی بود که من از خدا گرفتم و اگه یه روز موسیقی رو از من حتی برای یه ساعت بگیرن روز مرگ مهدی خواهد بود.

*مضمون ترانه هات رو چطوری پیدا می کنی.تو میری سراغشون یا اونا میان سراغت؟
**دو طرفه اس.گاهی اونا و گاهی من!وقتایی که یه فیلم می بینم یا کتابی می خونم یه جمله میشه ملکه ذهنم و تصویرش رو می کشم و مدتها بعد اون تصویر میشه یه ترانه و نوشته و خیلی وقتها هم به شکل آنی در لحظه به سراغم میاد و من در همون لحظه می نویسم.

*کدوم مهدی رو دوست داری!مهدی که فارغ از هر کاری کلمات رو کنار هم می چینه و ترانه میگه یا مهدی که حنجره اش رو به کار می گیره و می خونه یا شایدم مهدی که در مقام یک استاد مشغول تدریس میشه؟
**من خودِ مهدی رو دوست دارم.مهدی موسیقی و ترانه فرقی نداره.هر چیزی که نُت موسیقی داشته باشه برام عجیبه.مهدی ترانه یا مهدی آواز فرقی نداره.من با همه عشقم برای کسانی که دوستشون دارم کار می کنم.همین برام کافیه.

*هزینه مهدی سهراب شدن چقدر بود؟
**خیلی چیزا.خیلی کارها رو نکردم.خیلی بهم سخت گذشت.صبوری کردم برای رسیدن به اینجایی که الآن ایستادم.تو بیست سالگی و آغاز ورودم به دنیای موسیقی فقط خوندم و مطالعه کردم.اومدم بدون اینکه خسته بشم.پشیمون این راه و مسیر هم نیستم چون تلاشهای دیروز امروزم رو ساخت.الآن  آگاهانه و با دید باز قدم به جلو برمی دارم.حتی گاهی اتفاقات بد زندگی ام رو هم به فال نیک می گیرم.چون یقین دارم پشت سرش می تونه یه روزنه روشن باشه.  

*این همه سال،این هزنیه ها که ازشون حرف زدی ارزش داشت؟
**شک ندارم.چون حضور خدا رو احساس می کنم در صدم به صدم ثانیه زندگی ام.مهدی سهراب برای خودش کسی شده اما به همین مقداری که هست به خاطر سایه خداست و دعاهایی که می دونم خیلی ها برام می کنن.خدا دوستانی رو سر راهم می ذاره که عین رفیق می مونن نه ادا و ادعای رفاقت.خدا این جوری خودش رو به من ثابت کرده.حتی برای لحظه ای کوتاه انسانهایی میان تو زندگی من که حضورشون گاهی در بحرانی ترین شرایط حال من رو تغییر میدن.همهی این روزایی که یک به یک داره می گذره برای من ارزشمنده.

*برای مانا و ماندگاری خودت چه می کنی؟
**زندگی می کنم.خوب و درست زندگی رو زندگی می کنم.

*در ترانه هات دنبال چی می گردی،تو کارهایی رو می خونی و ترانه هایی رو میگی که میشه زمزمه مردم؟
**دنبال چیزهایی که نیست.چیزهایی که آدما دنبال اون می گردن و گاهی ناپیدا میشه.دنبال حرف هایی که گاهی نمیشه گفت اما من به ساده ترن کلام میگم.مثل دلواپسی هایی که باهاش دست به گریبان میشیم و نمیشه راحت ازش حرف زد اما من راحت ازش میگم.مهدی سهراب تو کلامش از ساده ترین راه ممکن حرف از عشق می زنه و دوست داشتن.دنبال عشق که باشی همه چیز دنبالش میاد.عشق آهنربای جاذبی داره.مهدی تو ترانه هاش دنبال خودِ مهدی میگره.خودِ خود مهدی.

*تو کارهایی رو خوندی و اونا رو در فضای مجازی منتشر کردی که خُب بازخوردهای خوبی داشته و تا به امروز هم همه موازین ارشاد رو درست رعایت کردی،به نظرت اگه آلبومت هم به بازار بیاد باز هم به همین اندازه انتظار مردم رو برآورده می کنی؟
**من منتظر این اتفاقم.آلبوم من به زودی وارد بازار موسیقی میشه.دلم می خواد بیشتر نظرات عامه مردم رو جذب کنم تا طرفدارای خاص خودم رو.طرفدار خاص که خُب طرفداره و همیشه صدا و ترانه های منو گوش می کنه.دلم می خواد همه صدای من رو گوش کننو هر کسی بسته به اون حال و احوالی که داره با ترانه های من و صدای من زندگی کنه.این موسیقی همون چیزی بود که من همیشه دوست داشتم و هنوزم دارم.رویای بچگی های من به همنی قشنگی و زیبایی بود.موسسیقی هیچوقت برام تمام نمیشه.



*از انتظار گفتی!مردم یا شادیم همون هوادارای خاصت چه انتظاراتی از تو به عنوان یه ترانه سرا،خواننده،شاعر و استاد دارن؟
**این که خودِ واقعی ام باشم.مهدی سهراب همینی است که الان روبروی تو نشسته.عاشق کارش،مردمش،نوشته هاش،ترانه هاش،موسیقی،عاشق زندگی کردن با همه ی سختی ها و مشکلاتش.مهدی عاشق اینه حتی یه کلام رو بتونه به کسی یاد بده.نمی دونم شاید در این بین من ضربه هم خورده باشم.اما سعی می کنم از پس هر اتفاق بربیام.شاید خودِ مهدی بودن بی هیچ واژه اضافی میشه ته اون انتظار.

*آلبوم کی قراره بیاد!کی قراره دوباره با صدات حالِ خیلی ها رو خوب تر کنی؟
**به زودی زود.البته حساسیت روی کارم اونقدر زیاده که گاهی صدای بعضی ها رو در میارم که چقدر وسواس داری تو آخه مهدی؟اما کارم خیلی برام قابل اهمیته و از کنار هر چیزی به سادگی رد بشم از کنار موسیقی به آسونی نمی گذرم.همین الآن من یه تیم قوی دارم با یه استدیو مجهز که خیلی راحت می تونم کارها رو تو چند روز ضبط کنم و روانه بازار موسیقی.اما صبر می کنم تا اون اتفاق درست سر جاشبرام بیفته.دلمی نمی خواد وقتی به عقب نگاه کردم بدهکار مهدی باشم که چرا کم کاری کردم.

*چی تو این دنیا وجود داره که مهدی سهراب رو دلتنگ می کنه!از دیدن چی دلتنگ میشی؟
**نبودن مادرم!اگه نباشه واقعاً دلم تنگ میشه.مهدی با اینکه خیلی احساساتی و به شدت حساسه اما می خواد دیگه نذاره کسی آزارش بده و بهش صدمه بزنه.خدا رو شکر تو این چند وقت کسی وارد زندگی من شده که نگاه و دیدم رو نسبت به همه چیز عوض کرده.دیگه مواظب احساسم هستم و دیگه نمی ذارم هیچی دلم رو تنگ کنه.

*تو زندگی ات از چه کسانی همیشه ممنونی؟
**از خانواده ام!پدر و مادرم تحت هر شرایطی.خواهرهای نازنینم.دوستام.شروین شریعت ماه و دوست داشتنی که اومدنم به سمت موسیقی مدیون لطف اون بود.شروین که هیچ وقت اجازه نداد زمین بخورم و بشینم.از امین آزادی عزیزم که مدیریت استدیو موسیقی آرتمن به عهده اونه که رفاقتش تبدیل شده به برادری،محمد حاجیان عزیزم که همیشه روی کارهای من سرمایه وقتی و زمانی میذاره و علی فلاح عزیزم که همیشه بنده و هست.شروین،امین،محمد و علی خوبی هاتون رو یه روز بی شک این عشق بلاعوض رو جبران می کنم.

*نهایتت کجاست!دوست داری مهدی سهراب رو کجا ببینی؟
**بهترین جای موسیقی.حالا این بهترین جا کجاست رو نمی دونم.یه صعود محکمو قرص!می خوام خودم رو روی اوج قله موسیقی ببینم.

*زندگی خوب خیلی چیزا به آدم هدیه می کنه!زندگی به مهدی سهراب چه هدیه هایی داده؟
**همین زندگی!بودن پدر و مادر و خواهرای عزیزم.سلامتی اونا و همه یکسانی که دوستم دارن و دوستشون دارم.داشتن رفقایی که همیشه هستن.دستی که میاد و برام می نویسه.من دشمن ندارم چون به دشمنیفکر نمی کنم حتی کسانی که بودند که می خواستن به من ضربه بزنن اما من به اونا هم به چشم دشمن نگاه نمی کنم چون باور دارم اونا هم اومدن به من چیزی یاد بدن.زندگی داره هنوز و همیشه تو هر حال ثانیه من به هدیه میده.همین حالا این گفتگو یه هدیه اس.این فنجون داغ چای که سرحالم می کنه یه هدیه اس.حرف زدن و درد و دل یه هدیه اس.  

*پس درد و دل کن.چیزی که روی دل مهدی سهراب سنگینی می کنه؟
**خیلی زیاده.دلم می خواست آدمها بد نباشن و واسه هم خوبی بخوان.ای کاش آدمها حتی اگه ناشناس وقتی از کنار همدیگه رد میشن با یه لبخند شیرین از کنار هم رد بشن.بخدا یه کم انرژی مثبت به هیچ کس هیچ ضربه ای نمی زنه!یه کم مهربونی کردن اضافی کوچیکت نمی کنه،یه کم این مَنیت رو کنار بذاریم.به درک واقعی خدا که همون عشق برسیم.انرژی عشق جادو می کنه.اون وقت می بینی خدا نه پشت سرت میاد نه جلوتر ازت قدم برمیداره.باور می کنی که خدا داره شونه به شونه تو راه میاد.

*قراره کتاب زندگی ات رو بنویسی!اسمش رو چی میذاشتی!درباره ی چی می نوشتی و فکر می کنی کدوم یکی از قسمت های کتابت خوندنیه؟
**این کا رو کردم.مدتهاست.اسمش رو هم انتخاب کردم و منتظر یه اتفاقم که به مرحله چاپ برسونمش.اسم کتابم رو گذاشتم "نامه هایی برای خدا"!درد دل هایی برای خدا و اتفاقات زندگی ام.مو به موی اتفاقات این چند سال رو نوشتم چون چیزی برای پنهان کردن ندارم.چون تجربه هایی است که می خوام اونا را دیگران هم باور کنن.چون ردپاهایی از خدا توی زندگی ان هست که می خوام مردم با حس و حالشون اونا رو درک کنن.به زودی پیگیر کتابم میشم.وعده اومدنش رو از همین حالا به همه میدم.

*آزو داری را مردم به کجا ختم بشه؟
**بی شک به خدا.تو وقتی به خدا برسی وخدا رو بشناسی همه چیز داری.عشق،سعادت،سلامت،وفور نعمت،معنویت،خوشی و خوشبختی،دلخوشی.درک خدا یعنی به خودت بیا.به خودت که بیای خدا خودش میاد.چون اونوقت همه چیز برات جذاب و دوس داشتنی میشه و دیدن هر چیزی لذت می بری.امتحان کن.درک عاشق بودن عین دیدن بهشت می مونه.کاش بشه.  

*یه ترانه داری به نام "مرد پائیزی" به نظرت مَرد پائیزی ترانه ای بود برای مَردای پائیزی؟
**من پسر بهمنم!اما مادر پائیزم.مرد پائیزم.شروع پائیز امسال برای من با یه سری اتفاقات همراه بود که داشت مهدی سهراب رو آزار می داد.اما حضور یه دوست یه خط قرمز کشید روی همه این اتفاقات."مَرد پائیزی" ترانه ای بود برای همه عاشقای پائیز.ترانه ای  که تو خلوتم گفتم و شد عزیزترین ترانه من.شاید شاهکار ترانه هام.چیزی که مهدی سهراب بهش دلبسته و وابسته شده.

*یه نوشته بداهه همین حالا از مهدی سهراب؟
**"این روزها هیچ چیز آرامم نمی کند شاید قلم کسی را به اشتباه برداشته ام".

*حرف آخر برای پایان؟
**هیچ وقت پایان نیست و هیچ حرفی حرفِ آخر نیست.همیشه دوستشون دارم.پائیز امسال برای من یه شکل دیگه ای بود.من مهدی سهراب مرد بهمن و زاده زمستون اما با پائیز جون گرفتم.با پائیز بزرگ شدم و با پائیز هم میمیرم،آرزو می کنم روز وداعم با پائیز باشه.راه زندگیتون پُر باشه از رد پای خاص و پُرنگ خدا.
 

send بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
Bookmark and Share
نظرات بینندگان:
عالی بود این مصاحبه.مهدی سهراب صدایت را به شدت دوست دارم و با ترانه هایت زندگانی می کنم.سبز باشی همیشه که وجودت افتخاری است برای هنر ایران.
از پرستو فولادی هم بابت گفتگوی بی نقصش ممنونم.
ممنون خیلی زیاد.
* نام:
ايميل:
* نظر: