در مقابل هفته ایی یکبار آنهم روزهای ۵ شنبه می بینیبم که در شهرها و اغلب مراکز استان های کوچک برنامه ایی تحت عنوان همایش همگانی اجرا می شود که بیشتر مراسم قرعه کشی است تا ورزش همگانی و ندیده ایم که این همایش ها اثر مثبت و وسیعی را در همان شهرها بر جای بگذارد.به عبارتی همان روز روز ورزش همگانی در آن شهر بوده بوده و خلاص! به طور مثال در شهر میانه سالی یکبار همایش همگانی برگزار می کنند و اگر با سالی یکبار مردم میانه را بتوان با ورزش همگانی آشنا کرد و تبدیل به یک فرهنگ شود خب حرکتی مثبت و سازنده است اما این همایش ها مردم را با تبلیغاتی وسیع مثل جایزه دادن و خودرو و لوازم خانگی همان یک روز به خیابان می کشاند در حالی که به نظر می رسبد بیشتر تبلیغ رییس فدراسیون و کلا اسپانسرها و مسئولین محلی باشد که می آیند و سخنرانی می کنند و خودی نشان می دهند. اینکه تعداد این جوایز مثلا خودرو در هر شهر و استان چند تاست و چگونه و بر چه مبنایی به این چرخه جوایز اضافه می شود و چه تعدادی از آن دست مردمی می رسد که آنجا ساعت ها در میادین شهر حضور یافته اند سوالی است که ما داریم و باید پاسخی شفاف بر آن داده شود ولی افسوس که این امر شفاف سازی نمی شود. از زمانی که محمد علیپور در سال ۸۰ رییس فدراسیون همگانی بوده ما این خبر را از قول مسئولین فدراسیون همگانی شنیده ایم که ورزش همگانی ۲۰ درصد رشد داشته است.
از زمان علیپور تا به امروز ۴ رییس فدراسیون تغییر کرده اند و هر کدام از آنها در پایان دوره ۴ ساله برای تبیلغات دور بعد انتخاباتی خود همین شعار را داده اند که اگر اینگونه باشد الان باید ۸۰ درصد مردم ایران ورزش کنند . آقای مجد آرا که در مصاحبه های اخیر خود از رشد ۲۰ درصدی ورزش همگانی سخن می گوید آیا واقعا به آن اعتقاد دارد و ما با رشد ۸۰ درصدی مواجهیم؟! در کشورهایی مثل فنلاند و سوئد و بلژیک و هلند و سوئیس که مردم تقریبا از خردسالی تا کهنسالی هر روز ورزش می کنند میزان توسعه ورزش همگانی آنها به ۷۰ درصد هم نمیرسد اکنون رییس فدراسیون همگانی با چه استنادی می گوید که ما رشدی ۲۰ درصدی نسبت به ۵ سال گذشته داشته ایم که مثلا رقمی در حدود ۶۰ درصد می شود البته با محاسبات آقای مجد آرا! حالا اینکه چرا اکنون و در این موقیت جناب مجدا آرا فعال شده و در صداو سیما حضوری فعال پیدا کرده بر می گردد به اصل موضوع که دوره ریاست وی به پایان رسیده و براساس قانون وزارت ورزش باید برای فدراسیون همگانی یک سرپرست انتخاب کند تا انتخابات را آن سرپرست بی طرف هدایت کند. اما اینکه چرا آقای مجد آرا همچنان در این مسند باقی مانده و جالب اینکه براساس آخرین اخبار وی برخی روسای هیات ها را هم در همین چند وقت اخیر تغییر داده چه اینکه احساسش این است که هیات های مورد نظر با وی نیستند سوالی است که وزارت ورزش باید پاسخگو باشد. چگونه وی که دوران ریاستش تمام شده می تواند روسای هیات را تغییر دهد؟ چرا دکتر سجادی و وزیر ورزش با وی مماشات می کنند؟ وی در مدت ۴ سال ریاست بر فدراسیون همگانی ۴ بار دبیر خود را تغییر داده و ۳ بار هم رییس هیات همگانی تهران را جابجا کرده است. براستی نگرانی وی بابت چیست که این همه تغیر در پست هعای کلیدی میدهد. در ثانی مگر وی بازنشسته نیست. اگر اینگونه است پس چرا وی دوباره کاندیدا شده است؟
آقای دکتر سجادی! چندبار شما و آقای مناف هاشمی پرونده شفاف مالی از فدراسیون خواستید، آیا جوابی مثبت آمد؟ پرونده همین همایش ها و قرعه کشی ها و اسپانسرها و پولی که به اسم انجمن ها و هیات ها از وزارت گرفته اند و به آنها نداده اند مشخص شد کجا هزینه شده؟ آقای مجدآرا می گویند به هر انجمن ۱۰ میلیون تومان بودجه سالانه می دهیم. از ده تا انجمن سوال کنید که آیا تا به حال یک ریال به ایشان کمک کرده است؟ بسیاری از انجمن ها در تماس با همکاران ما این قضیه را منتفی می دانند اما معتقدند اگر اعتراضی کنند با آنها همان رفتاری می شود که با خیلی از انجمن های دیگر شد. انجمن پیلاتس ..انجمن رایانه ایی..انجمن آلیش …و…براثر ایستادگی روسایش برکنار شدند و دوستان رییس از بازنشسته ها آمدند و آنجا نشستند. اقای وزیر، جناب اقای سجادی، شما که مشرف بر همه امور ورزش همگانی هستید و می دانید که ورزش همگانی با این افکار بسته و رفتارهای پلیسی و بگیر و ببندها ره به جایی نمی برد چرا باز هم مماشات می کنید و یک بازنشسته را بر این همه افراد کاربلد و کاردان دانشگاهی ترجیح می دهید؟
افرادی مثل دکتر گائیینی- دکتر کردی- دکتر قره و..که عمری در ورزش همگانی کارکرده اند و تحصیل و تدریس کرده اند باید پشت خط باشند بعد یک فرد کاملا غریبه با مفاهیم ورزش همگانی بیاید و بر این حوزه حکمرانی کند و آخر و عاقبتش هم این باشد که ورزش همگانی از وجود نیروهای کاربلد و قدیمی خالی شود تا دوستان جناب رییس بیایند و برای خود در این آشفته بازار بروبیایی درست کنند. یکی دنبال سفر خارجی باشد یکی دنبال ثبت انجمن و رشته های ورزشی که دیگران اختراع کرده و نوشته اند به نام خود باشد و یکی مجموع مقالات و قوانین همگانی را از دیگر کشورها بدهد ترجمه کند و به اسم خودش کتاب ورزش همگانی درتیراژهای آنچنانی منتشر و توزیع کند و از هیات های همگانی بخواهد که هر کدام چند صدتا خریداری نمایند! این ورزش همگانی آن ورزشی نیست که مد نظر متولیان کشور است و متاسفانه الان اگر میانگین بگیریم می بینیم که هر روز نام ورزش همگانی کم رنگ و کم رنگ تر از گذشته شده است تا جایی که امروز آمارامراض بدنی و روانی که متاثر از کم تحرکی و بی تحرکی جامعه است براساس مستندات وزارت بهداشت و درمان بسیار فاجعه بار تر از نقاشی هایی است که فدراسیون همگانی روی دیوارها می کشد و می گوید ورزش همگانی ۲۰ درصد افزایش و رشد داشته است.!