پایگاه خبری تحلیلی صبح تهران | sobheterhan.com

سه‌شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 16
كدخبر: ۲۵۰۳۲
تاريخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۴
print نسخه چاپي
send ارسال به دوستان
سیدرضا اورنگ
شعر هنری است كه در طول تاریخ در نهاد انسان ها جاری بوده و بشر همواره سعی داشته حرف هایش را به شیواترین و زیباترین نحو بیان كند.

شعر هنری است كه در طول تاریخ در نهاد انسان ها جاری بوده و بشر همواره سعی داشته حرف هایش را به شیواترین و زیباترین نحو بیان كند.

 ارتباط كشورها با یكدیگر در طول تاریخ باعث شده خواسته یا ناخواسته تبادل فرهنگی بین ملت های آنها صورت بگیرد. در دنیای امروز كه وسایل ارتباط جمعی بسیار بیشتر است، این تبادل فرهنگی با سرعت بیشتر و گسترده تری انجام می‌شود. این تبادل فرهنگی بیشتر در عرصه هنر صورت گرفته و می گیرد.

به عنوان مثال، شعر هنری است كه در طول تاریخ در نهاد انسان ها جاری بوده و بشر همواره سعی داشته حرف هایش را به شیواترین و زیباترین نحو بیان كند. حتی در كتب دینی برخی از ادیان این موزون و شیوا گویی دیده می‌شود.

پیش از ورود و گسترش اسلام در ایران، شعر بین مردم رایج بوده است، حتی بخشی از اوستا هم به اشعار اختصاص دارد، منتهی این شعرها دارای وزن خاصی نبوده، بلکه تنها بعضی از آنها به صورت هجایی سروده شده اند.

پس از گسترش اسلام در ایران كه زبان عربی گسترش یافت، اوزان شعر عربی روی اشعار فارسی تأثیر گذاشت. برخی از شاعران آن دوره سرودن شعر در اوزان عربی را تمرین كردند. پس از گذار از این دوره، شاعر بزرگی چون رودكی پا به این عرصه می گذارد و با استفاده از اوزان عربی اشعاری زیبا و نغز می سراید. بی شك رودكی پدر شعر فارسی است. پس از وی نیز شاعرانی توانا با سرودن اشعاری موزون و گیرا شعر فارسی را به اوج رساندند. هر چند ایرانیان وزن شعر را از اعراب گرفتند، اما با توانایی و ابتكار توانستند رنگ و بویی كاملاً ایرانی به آن بدهند. ایرانیان اوزان جدیدی به وزن های شعرهای عربی افزودند كه مخصوص شاعران ایرانی است و كمتر شاعر عربی از این اوزان استفاده كرده است.

اعراب تبحر بالایی در سرودن قصیده داشته و دارند. در ابتدای قصیده بخشی است كه در آغاز آن می آید و به تغزل معروف است. قصیده به چند بخش تقسیم می‌شود كه یكی از بخش های مهم آن تغزل است. در قصاید ایرانیان نیز این بخش ها، به خصوص تغزل دیده می‌شود. به تدریج ایرانیان مبتكر، بخش تغزل را از قصیده جدا كرده و نام غزل را بر آن نهادند. به جرأت می توان گفت، غزل شیواترین و زیباترین گونه شعر ایرانی است. در این گونه شعر، هم ابیات عاشقانه، هم عارفانه و هم اجتماعی در كمال زیبایی سروده می‌شوند. غزل اختراع ایرانیان است. غیر از غزل اختراع رباعی را نیز به رودكی نسبت می‌دهند. حتی شاعران بزرگ قصیده گو چون خاقانی هم غزل گویی كرده اند. نكته مهم این است كه ایرانیان اوزان شعر را از اعراب گرفتند، اما شكلی كاملاً‌ ایرانی به آن دادند، به خصوص در غزل و رباعی.

برای پیشرفت در هنر، باید از تكنیك های مختلف كه در سراسر جهان مورد استفاده قرار می گیرند، بهره برد، اما هر هنرمندی باید به این تكنیك ها شكل تازه ای بدهد كه مطابق با فرهنگ كشور خودش شود. اگر قرار باشد فقط از روی دست هنرمندان كشورهای دیگر كپی كند، كاری عبث انجام داده كه نه برای خود هنرمند افتخاری محسوب می‌شود و نه برای فرهنگ كشورش مفید خواهد بود. در دوره تجدد برخی از شاعران ایرانی از اشعار شعرای اروپایی كپی كرده و خواستند مانند آنها بسرایند، اما چون چیزی بر آن نیفزودند كاری از پیش نبردند. به دعوایی كه همواره بین سنتی گویان و نوگویان بوده كاری نداریم، سخن این است كه باید این اشعار كاملاً ایرانی بوده و با زمان پیش بروند. هر شاعری آزاد است تا در قالبی كه می خواهد شعر بگوید، خواه مورد اقبال قرار بگیرد یا نگیرد، اما حق ندارد به شاعران دیگر بتازد و سعی كند آن گونه از شعر و شاعرانش را از گردونه خارج كند. این تنها مردم هستند كه انتخاب می‌كنند كدام قالب از شعر را بخوانند. این دعواهای بیهوده راه به جایی نبرده و نخواهد برد. غزل به خاطر مقبولیتش در جامعه، همواره مورد غضب عده ای معدود بوده كه مذبوحانه قصد داشتند آن را از بین برده یا كمرنگ كنند، اما هرگز نتوانسته و نمی توانند. هیچ گاه عرصه غزل از شاعران غزل گو خالی نبوده و نخواهد بود. در عصر معاصر نیز غزلسرایان نغزگوی زیادی پرچم غزل را در اهتزاز نگه داشته اند. مرحومه سیمین بهبهانی یكی از غزلسرایان نامی بود كه كمك زیادی به ماندگاری غزل كرد. مطمئناً با وجود غزلسرایان شیوا گو، هرگز این پرچم از اهتزاز نخواهد افتاد و شكوه غزل حفظ خواهد شد.

 

send بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
Bookmark and Share
* نام:
ايميل:
* نظر: