پایگاه خبری تحلیلی صبح تهران | sobheterhan.com

جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29
كدخبر: ۲۴۸۵۹
تاريخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۲۲
print نسخه چاپي
send ارسال به دوستان
رفتاری که توسعه به دنبال دارد
چند بار در زندگی برای شما اتفاق افتاده که محصولی را بخرید ولی تناسبی بین قیمت محصول و کارایی آن پیدا نکنید یا کاری را به جمعی واگذار کنید و درنهایت از نتیجه کار خود پشیمان باشید. حالا اگر از زاویه دیگری به ماجرا نگاه کنیم چند بار کاری به ما واگذار شده و در انجام آن کوتاهی کردیم. علت این همه غفلت از مسئولیت‌های فردی و اجتماعی چیست؟

سرویس اجتماعی«فردا»: جامعه سالم جامعه ای است که افراد تمام تلاش خود را در جهت انجام وظایف و مسئولیت فردی و اجتماعی خود انجام می‌دهند و اگر خطایی ببینند تلاش می‌کنند تا آن را جبران کنند نه اینکه با توجیه غفلت دیگران زمینه را برای تکرار مجدد آن خطا مهیا کنند.

متاسفانه جامعه امروز ما مبتلا به عارضه "توجیه" شده است و بعضا دیده می شود که افراد پایه اشتباه، غفلت یا بی مسئولیتی خود را بر بام خطای دیگران بنا می‌کند.

وقتی صاحبان اندیشه، دانشگاهیان و ایدئولوژیست‌های کشورمان می‌خواهند آفات فرهنگ غرب‌زدگی را بررسی کنند همواره ترجیح منافع شخص به جمع را با عنوان یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های تفکر سرمایه‌داری مطرح می‌کنند اما چرا با وجود این تفکر مسئولیت‌پذیری به‌عنوان یک شاخصه اخلاقی برجسته در میان این ملت‌ها پررنگ تر از مردم کشور ماست؟ چرا غالب مردم گمان می‌کنند که مشکلات و مسائل عمده‌ای که کشور با آن دست و پنجه نرم می‌کند در نقطه‌ای مجهول و در میان طبقات غیرقابل دسترس قدرت نهفته است و آنها چاره‌ای جز انجام هر آنچه به‌عنوان بداخلاقی مطرح است ندارند؟ چرا هرکسی از سهل‌انگاری در مسئولیت خود هرچند کوچک و بی‌اهمیت شانه خالی ‌می‌کند؟

عارضه بی‌مسئولیتی که تمام لایه‌های طبقات اجتماعی از وزیر و وکیل گرفته تا اقشار مختلف مردم را مبتلا ‌می‌کند بزرگترین مانع برای پیشرفت کشور و سدی برای ترسیم یک افق روشن برای آینده کشور است. کشورهای که توسعه محور هستند با فرهنگ توسعه اشنا هستند و تک تک افراد در آن رفتار و فرهنگی توسعه محور دارند. این در شرایطی است که فرهنگی که نمی‌تواند وظیفه خود را نسبت به مراجع، همکار، مشتری، همشهری و هموطن خود درک کند قطعا تکلیفی در قبال نسل‌های آینده برای خود نمی‌شناسد و جایگاهی برای پاسخ درباره نقش خویش در کل تاریخ قائل نیست.

آنچه امروز جامعه ما را مبتلا کرده پیش از همه فرهنگ بی‌مسئولیتی است معضلات دیگری همچون مصرف‌زدگی، بدحجابی و ... را به دنبال دارد. امروز همه به برکت مدارج دانشگاهی و انبوه اطلاعات سرازیر شده از رسانه‌ها صاحب قدرت تحلیل و نقد هستند و تمام آنچه که در طول چندین هفته در صدر اخبار رسانه‌ها قرار می‌گیرند ظرف چند دقیقه نشستن در تاکسی یا حضور در یک فروشگاه نقد می‌شوند اما متاسفانه کمترین خبر از خود افراد به خودشان می‌رسد و هیچ‌کس کم و کیف عملکردش را بررسی نمی‌کند.

جایگاه مسئولیت اجتماعی در میان مردم کم‌رنگ شده است و اگر نگوییم اغلب افراد جامعه لااقل عده‌ای هستند که آنچه انجام ‌می‌دهند صرف رفع تکلیف است.

اگر بپذیریم که در غرب فرهنگ ترجیح منافع شخصی به مردم القا می‌شود لااقل با اهرم‌های قانونی قدرتمند و در نظر گرفتن مجازات برای افراد بی‌مسئولیت زمینه‌های آن پرچیده‌ می‌شود اما وقتی نه قانون مجازاتی برای بسیاری از بی‌مسئولیت‌ها‌ در نظر می‌گیرد و نه اهرم درونی قدرتمند برای مقابله با این مرض خطرناک وجود ندارد چطور ‌می‌توان انتظار داشت که هر برنامه‌ریزی چه خرد و چه در کلان در جامعه منتج به نتیجه باشد.

فرهنگ بروکراسی اداری حاکم بر ادرات و سازمان‌ها و شیوه غلط زندگی مصرف‌گرای کنونی در شهرهای بزرگ کشورمان تنها نمونه‌هایی از ابعاد گسترده بی‌مسئولیت اجتماعی در کشور ماست. این بی‌مسئولیتی وقتی وارد فضای کسب و کار می‌شود تولید کالای باکیفیت ازجانب تولیدکننده و خرید آن از جانب مصرف‌کننده را دچار چالش می‌کند. وقتی این بی‌مسئولیتی وارد فضای خانواده می‌شود فاصله گرفتن از ازدواج سنتی را شکل‌ می‌دهد و به محض ورود در هر عرصه‌ای بلافاصله ظرفیت‌های موجود آن را با چالش روبه‌رو می‌کند.

باید به نسل آینده کشور بیاموزیم که ضرب‌المثل "از ماست که بر ماست" تنها برای خواندن در کتاب فارسی نیست و کم‌کاری تکت‌تک افراد جامعه در هر جایگاهی محکوم به یک سرنوشت تاریک جمعی است. آنچه که امروز کشور ژاپن را از یک کشور ویران‌شده بعد از جنگ جهانی دوم به یک ابرقدرت اقتصادی تبدیل کرده است دو عنصر آموزش کار جمعی به مردم و ثانیا تزریق فرهنگ مسئولیت‌پذیری اجتماعی است.

وقتی گفته ‌می‌شود که امروز جامعه ایران برای تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی نیازمند کار جهادی است یعنی ابتدا باید فرهنگ مسئولیت پذیری به گونه‌ای تقویت شود که هرکسی جایگاه خود را مهم‌ترین جایگاه و نقطه پرگار خلقت محسوب کند و از سوی فرهنگ‌ علاقه به ریاست را در مسئولین و مردم کمرنگ کرد.

send بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
Bookmark and Share
* نام:
ايميل:
* نظر: