پایگاه خبری تحلیلی صبح تهران | sobheterhan.com

پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 25
كدخبر: ۲۴۳۲۳
تاريخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۰:۴۰
print نسخه چاپي
send ارسال به دوستان
ژئوپلیتیک سلطه با تمام توان وبرخی اوقات با پولتیک های سیاسی نامتقارن وغیر متعارف وزد و بندهای تعجب آور در تلاش است تا به هرقیمت ، حتی انگهای غیرواقع همچون تروریست ، بنیادگرا ، افراطی و.... ژئوپلیتیک ضد خود یا ژئوپلیتیک مقاومت را اجازه ی بروز و ظهور ندهند وبا ابزارهای فراوان در انحصار خویش و اهرم های فشار جهانی چون حقوق بشر سازمان ملل ،شورای امنیت ، آژانس بین المللی انرژی اتمی ،بانک جهانی ، تحریمهای یک جانبه ، سلطه ی رسانه ای و..... مهار کند
 برابر نظر اندیشمندان مطرح دانش های سیاسی اجتماعی پس از پایان جنگ سرد ومشخصاً فروپاشی نظام سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی سابق مفهوم ژئوپلیتیک نیز همچون بسیاری از مفاهیم جامعه شناختی دچار تغییر شد و شاخصهای فرهنگی نقش محوری و پررنگ تری در سیاست قدرت ایفا نمود و برغم ربایش بسیاری از جایگاهها توسط تکنولوژی ،جایگاه فرهنگ برپاماند و فرهنگ داران حتی عرصه های سیاسی را نیز یکی پس از دیگری به اختیار گرفته مدیریت قابل می نمایند. دراین دوران جنبش های مقاومت خودنمایی کردند و نیروهای ضد ساختاری عمدتاً زیر زمینی و در زاغه های مخوف در قالب نیروهای آزادیبخش دارای فرهنگ و آهنگ در جای جای جهان ستم کشیده و پایمال استضعاف پدیدار شدند و با اقبال آحاد ملتها مواجه گردیدند. 

البته پیش از آن انقلاب اسلامی ایران که مهمترین سازه ی شناختی – اخلاقی پارادایم مقاومت و بی بدیل ترین خیزش قرن بود اتفاق افتاده و تمام قد با بهره مندی از یک نظام معنایی و پشتوانه ژرف اعتقادی فرماسیون نظام سلطه ی جهانی را با بانگ رسا به چالش کشاند ، الهام بخش جنبش های به استضعاف کشیده شده گردیده بود و بارقه ی امید را در آنها زنده و زنگ خطر جدی برای نظام مغرورسلطه به صدا در آورده بود و بعنوان مدرنترین ، فراگیرترین و اولین قیام بزرگ علیه نظام های زمینی با بهره مندی از ایدئولوژی یک انقلاب معنایی واندیشه گیِ بیشتر فرهنگی با اتصال خود به ریشه های اصیل دینی به عنوان یک بدیل سیاسی جلوه کرده بود و با دال متعالی اسلام ناب و غنای معنایی ومحتوایی آن، تمام زوایای زندگی انسان را در برگرفته وسیاست را هنرمندانه و شجاعانه همنشین دیانت کرده بود وبه هر دوی آنها رویکرد عرفانی داده بود و همین باعث اقبال مستضعفان به اسلام و ایران ومذهب شده و از همین نقطه نهضتهای آزادیبخشِ در پرده ود فائن العقولِ دیگر را جرأت بروز و ظهور داده بود.

و این ویژگی بارزترین شاخص نظام اسلامی نو ظهور در قرن بیستم گردید و انقلاب اسلامی ایران با پشتوانه همین توده ها درجهان جایگاه ویژه ای یافت وآنگاه این مولود نو پدید با استعانت از جامعیت اسلام و مدد منطق مذهب فلسفه مدار تشیع، نظام سیاسی جدیدی بنا کرد که آن نظام درقالب تعارض و درچارچوب گفتمانی ظهور کرد که انتظاری جز بروز رفتارهای استراتژیک الهام بخش از او نمی رفت  اما مقاومت نظام ژئوپلتیک سلطه (DOMINANCE-GEOPOLITICS) در برابر تحولات با به حاشیه راندن تئوریسینهای طرفدارژئوپلتیک جدید (NEO-GEOPOLITICS ) واستمداد از ظرفیتهای همه جانبه پراکنده وریشه دار خود در اقصی نقاط عالم و دال های شناور یا همان قرائت های متأسفانه متنوع درجهان اسلام که عامل متنوع سازی رفتارها ی استراتژیک اند،اندک اندک خود رابازسازی و احیا نمود و با زایش هم سنخان همان  گفتمان تهدیدگرخود بویژه پس از بهارهای عربی زیرکانه فرصتهای به زحمت فراهم آمده را فعلاً به تهدیدهای جدی علیه گفتمانهای ژئوپلتیک جدید وژئوپلیتیک مقاومت با سازوکارهای قدرتهای رسمی و به خدمت درآوردن ظرفیتهای همه جانبه ی منطقه ای – طبیعی – سیاسی و کمتر اجتماعی مزدوران فراماسونر خود بدل کرد .
غافل ازاینکه دیگر در عصر بیداری ملتها و انفجار اطلاعات و سرشاری امواج ، قدرت را با یک پارادایم خاص از سلطه نمی شود تعریف کرد و نیز به هیچ وجه نمی توان از سازو کاری که جنبه ی پنهانی مفروضات جفرافیایی و نیروهای اجتماعی تعیین کننده خارج از حیطه ی دولت را که تا به امروز نقش آنها در بازیهای ژئوپلیتیک به حساب آورده نشده اند در محاسبات نادیده شان گرفت. 
این ظرفیت ،همان ژئوپلتیک ضد سلطه ای است که از آن در این گفتار به ژئوپلتیک مقاومت (GEOPOLITICS OF RESISTANCE) تعبیرشده است و آن دارای ابعاد گوناگونی است و مقاومت (RESISTANCE) عنوانی است که به این بخش ازدانش ژئوپلتیکی اطلاق می شود. 
میزان انطباق این نگرش ژئوپلتیکی در مناطق  جغرافیایی بسته به بافتهای متفاوت انسانی ، شرائط اقلیمی ، میزان آزادیهای سیاسی ومدنی ، سابقه ی استعماری و اهمیت منطقه ودخالت قدرتها درآن مناطق متفاوت است . 

بعنوان مثال منطقه ی ژئوپلیتیک خاورمیانه عموماً وکشورهای حوزه ی خلیج فارس خصوصاً در آغاز هزاره ی سوم میلادی جایگاه ویژه ای در ژئواستراتژی و ژئوپلیتیک قدرتهای بزرگ جهانی به خود اختصاص داده اند این موقعیت و دلدادگی اغلب به دلیل وجود سه عامل مهم از قبیل 1- ذخائر قابل توجه انرژی 2- موقعیت جغرافیایی و 3- این حقیقت که این منطقه نقطه حساسی از سیستم جهانی در آینده است می باشد . 
از همین رو کشورهای واقع درحاشیه خلیج فارس به شدت مورد توجه وعلاقه ی دولتها و کشورهای منطقه ای و فرا منطقه ای بویژه بازیگران بزرگ جهانی اند واین وضعیت ، خلیج فارس را به مثابه ی یک منطقه ی فراتر از ژئوپلیتیک با حساسیت خاص درکانون توجهات سیاست نظام سلطه ی جهانی قرار داده  زیرا حقایق جغرافیایی همیشه از جمله عواملی بوده که همواره مورد توجه دست اندرکاران سیاست خارجی کشورها قرار داشته و مورد توجه باقی خواهد ماند. 

به همین خاطر در این منطقه از دیر باز شاهد تقویت بیش از پیش حضور برخی بازیگران، حتی با حرکت در راستای به خدمت گرفتن واقعیتهای منطقه ای درجهت نیل به اهداف ونیات ایدئولوژیک خود بوده وهستند .
 
آنچه این موضوع را پر اهمیت تر جلوه داده همان وجود ذخائر عظیم انرژی درمنطقه و موقعیت حساس آن در تقابل با منافع استراتژیک قدرت هائی همچون آمریکا ، اروپا، روسیه، چین ، هند، جمهوری اسلامی ایران، و رژیم اشغالگر اسرائیل می باشد لذا این قدرتها کشورهای منطقه را در دو سوی پازل جنگ علیه تروریسم و یا همراهی با مقاومت ضد نظام سلطه قرار داده و بواقع همه ی این حساسیتها از جمله مواردی است که بیان کننده ی نقش و اهمیت عامل ژئوپلیتیک در این بخش از عالم است.  

از اینرو ژئو پلیتیک سلطه با تمام توان وبرخی اوقات با پولتیک های سیاسی نامتقارن و غیر متعارف وزد و بندهای تعجب آور در تلاش است تا به هرقیمت ، حتی انگهای غیر واقع همچون تروریست ، بنیادگرا ، افراطی و.... ژئوپلیتیک ضد خود یا ژئوپلیتیک مقاومت را اجازه ی بروز و ظهور ندهند وبا ابزارهای فراوان در انحصار خویش و اهرم های فشار جهانی چون حقوق بشر سازمان ملل ،شورای امنیت ، آژانس بین المللی انرژی اتمی ،بانک جهانی ، تحریمهای یک جانبه ، سلطه ی رسانه ای و... مهار کند هر جا که شیرازه نیز از دستشان در رفته و ژئوپلیتیک مقاومت برغم تمام مساعی توفیق یافته با برافراشتن عروسک خیمه شب بازی دموکراسی و به صحنه آوردن تیرهای ذخیره در ترکش خود راه را بر مجاهدان تنوع طلب بسته و آنها را در کوتاه مدت زمین گیر نموده اند.که نمونه هایش کم نیستند از آن جمله مصر، بحرین ،لیبی، تونس و... اما مکر آنها در برابر مکر مردانیکه الهام بخش شان خدا است طرفی نبسته وبارها شاهد فتح  و ظفر پیش درآمد وعده ی طلوع صبح قریب و تفوق و نصرت نهائی الهیِ نزدیک بوده ایم و ظهور رویکرد مقابلِ نظام سلطه (ژئوپلینتیک سلطه) در شرف تحقق است وآن رویکرد چیزی جزنگرش از پائین به بالا در حل معادلات جهانی و منطقه ای یعنی نقطه ی مقابلش که نگرش از بالا به پائین است  نیست ، نگرشی که رهیافتش درحل معادلات و مخاصمات جهانی ومنطقه ای تنها و تنها از رهگذر صندوقهای آراء و گسترش مشارکت واقعی به معنای دموکراتیزه شدن واقعی و راستین نه صوری و اسمی که البته قابلیت تحقق نیز دارد دست یافتنی است و به نظر می رسد نظام سلطه راه دیگری برایش در این زور آزمائی نابرابر نمانده و تمام این تلاشها عِرض خود است و زحمت انسانهای اندیشمند با مقداری که پاسداشت حرمتشان حداقل لقلقه زبان همه ی بدخواهانش می باشد. یاد آوری این نکته درپایان ضروری است که این گزارش دارای ماهیتی بالقوه است نه بالفعل .

بنابراین رشد عرصه های مختلف اجتماعی و تربیت نیروهای مدنی وتسریع در مکانیسم فرایند سیاسی –اجتماعی- فرهنگی- واقتصادی جوامع هدف می تواند راه را برای تأسیس نهادهای ضروری واسط دولت – ملت هموار سازد تا با ایجاد یک جامعه ی مدنی فعال وکارآمد تحصیل خصم نیز حاصل آید .                    

العزه لله ولرسوله وللمومنین  

غلام کرمی اردی کارشناس ارشد علوم تحقیقات تهران  
شفاف
send بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
Bookmark and Share
* نام:
ايميل:
* نظر: