پایگاه خبری تحلیلی صبح تهران | sobheterhan.com

جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29
كدخبر: ۲۳۰۸۳
تاريخ انتشار: ۰۳ تير ۱۳۹۳ - ۱۷:۲۲
print نسخه چاپي
send ارسال به دوستان
محمد محمدی
ترکیب یک زندگی آبرومندانه و عاری از فساد در کشورمان چیست؟ به عبارت دیگر آیا دولتی که با ترکیب کهن ترین و در عین حال پخته ترین نیروها در کابینه به جنگ اقتصادی شتافته، می تواند با تدبیر و امید به مصاف فساد اقتصادی برود که حتی پایین ترین 
لایه های اجتماعی را درگیر خود کرده است؟
همیشه تمایلم بر این بود تا به عنوان یک خبرنگار در موقعیتی از بالاترین مقام اجرایی کشور این پرسش صریح و بی پرده پرسیده شود که آیا قدرت مقابله با فساد اقتصادی درهم تنیده در کشور را دارد ؟...
به بیان دیگر این مسئله که بسیاری از اقتصاددانان در روزهای اول دولت یازدهم از شخص رئیس جمهور انتظار حل آن را داشتند همین بود که اگر روحانی بتواند تنها وتنها فساد اقتصادی را در کشور ریشه کن کند قطعا می تواند هر کار دیگری را در رفع مشکلات کلان اقتصادی داخلی وخارجی انجام دهد. 
به تعبیر این کارشناسان اقتصادی تحریمها باعث بروز مشکل در اقتصاد ما نیستند بلکه مدیریتهای فاسدند که در اقتصاد داخلی چالش به پا کرده اند. تحلیل این تعبیر نشان می دهد که برای اقتصاد کنونی ابتدا باید فساد اقتصادی را در درون آن ریشه کن کرد و سپس به بیرون پرداخت. به نظر می رسد اگر دولت درکنار پرداختن به موضوع ترک برداشتن دیوار تحریمها به حذف صددرصدی وقاطع فساد اقتصادی گام بردارد ، شاید با دست پری بتوانیم برای آینده اقتصادی ایران خط ونشان بکشیم.
هرچند مبارزه با فساد تصمیم راهبردی دولت است و قوه مجریه در نظر دارد تا سیستم نظارتی را طراحی کند که تداخلی با عملکرد قوه قضاییه نداشته باشد و به اعتقاد معاون اول رئیس جمهور تمام مواردی که منجر به فسادهای عمده در سیستم اقتصادی کشور شده، با هماهنگی جدی با قوه قضائیه دنبال می شود تا با شناسایی گلوگاه های فساد اقتصادی برای رفع آن تصمیم گیری شود.اما آیا دولت برای مبارزه با فساد نه با رویکرد شعاری و سیاسی بلکه به صورت سیستمی و علمی قدرت مبارزه واقعی را تا حذف کامل آن دارد ؟...آیا فساد سیستمی می تواند با ادعاهای دولت یازدهمی ریشه کن شود، که در تحصیل دارایی برخی از اعضای کابینه و دست اندرکاران دیگرش همچنان ابهام وجود دارد؟ 
اگر نگاهی به گذشته بیندازیم می بینیم که داستان مبارزه با فساد اقتصادی قدمتی به اندازه خود فساد در سالهای پس از انقلاب داشته و از این رو دولت کارگزاران، اصلاحات، خدمتگزار و حال نیز دولت تدبیر وامید هرگاه صحبت «از کجا آورده ای»، «ریشه کنی فساد» و ... کرده، همیشه با شکست مواجه شده است واین شکست از نظر کارشناسان امری بدیهی محسوب شده است زیرا فساد اقتصادی را مختص یک فرد ویک نهاد نمی دانند و معتقدند در سیستمهای سالم اقتصادی درصورتی که فرد یا گروهی دچار خطای اقتصادی شوند سیستم خود به خود آنها را حذف می کند و به کناری 
می گذارد وبه عبارتی فارغ از اینکه آن فرد چه کسی است آن فرد فدای سیستم می شود اما در اقتصاد مریض آنچه فدا می شود سیستم اقتصادی است واز این روست که کل سیستم اقتصادی دچار آلودگی می شود. بر این اساس به باور دانایان، فساد سیستمی چون در همه جا رخنه کرده به گونه ای است که هر کس که بخواهد با آن مبارزه کند یا از حذف آن دم 
زند، در واقع قبلا به نوعی به آن تنه زده و از این رو کسی که خود قبایش از این سفره رنگی شده 
نمی تواند مدعی مبارزه با فساد شود ...
شاید بهتر است بگوییم از بقال محله گرفته تا معلم ، پزشک، کارمند، رئیس کارخانه یا یک سازمان و همینطور که به شخصیتها و افراد بالاتر می رسیم آنچه باید دغدغه روز وشب شان باشد اقتصاد سالمی است که برپایه آن بتوانند لقمه نان حلالی که کسب آن همچون جهاد توصیف شده به دست آورند تا هنگامی که با خود خلوت می کنند آنچه در طول روز برای به دست آوردن آن تلاش کرده اند، باعث نشود تا برای آرام کردن وجدانشان و اثبات کسب سرمایه از راه درست آسمان را به ریسمان ببندند، هر چند به نظر می رسد این روزها نه آسمانی و نه ریسمانی و شاید حتی نه وجدانی برای اثبات ارزشهای درست انسانی در بازار یافت شود!

send بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
Bookmark and Share
* نام:
ايميل:
* نظر: