به گزارش فارس، شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد در حالی آغاز میشود که ایران در خیل بنیانگذاران این جنبش شناخته نمیشود و از منظر رسمی، ایران پس از انقلاب اسلامی و خروج از «پیمان سنتو» به این جنبش پیوسته است. پیمان مزبور، ازجمله پیمانهای نظامی وابسته به غرب بود که هدف از آن ایجاد کمربند نظامی به دور اتحاد جماهیر شوروی خوانده میشد.
این در حالی است که تاریخ، سخنانی در این زمینه برای گفتن دارد که شاید نشانگر آن باشد که شانزدهمین اجلاس جنبش عدم تعهد، در «مقر اندیشه عدم تعهد» که همانا استقلالطلبی و عدم وابستگی است، برگزار میشود.
از منظر برخی تحلیلگران و تاریخشناسان، ریشه تفکر منجر به تاسیس جنبش، تفکر «موازنه عدمی» یا «موازنه منفی» است که سابقه آن در ایران به بعد از دوران مشروطیت باز میگردد.
* تفکر موازنه منفی
موازنه منفی عبارت است از نفی امتیازدهی به هر قدرت خارجی و حفظ استقلال کشور. «شهید سید حسن مدرس»، به عنوان یکی از طلایهداران سیاست موازنه منفی شناخته میشود. توجه شهید مدرس به «موازنه عدمی» و به عبارت دیگر «موازنه منفی»، الگویی مناسب برای آزادیخواهان بعد از مدرس در استقلالطلبی ایران گردید و اکنون شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» را نیز میتوان تا حدودی برگرفته از اندیشههای سیاسی مدرس دانست. شهید مدرس، همواره مورد تجلیل بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره) بود.
در عرصه عملی، شاید به مقتضای شرایط، شخص شهید مدرس چندان فرصت آن را نیافت که سیاست موازنه منفی مدنظر خود را پیادهسازی کند اما این اندیشه نقش بهسزایی در «نهضت ملی شدن نفت ایران» بازی کرد. مرحوم مدرس که عضوی از کابینه مشروطهخواهان در زمان اشغال ایران در جنگ جهانی اول بود تلاش کرد با طرح تز «موازنه عدمی»، دولت را به سوی اتخاذ سیاست مستقلی از روسیه و انگلستان هدایت کند اما نتیجهای نگرفت.
سیاست حاکم بر متفکرین ملی و مذهبی جنبش ملی شدن نفت از جمله آیت الله کاشانی، دکتر محمد مصدق و دکتر حسین فاطمی، مبتنی بر موازنه منفی بود. نام محمد مصدق که نخستوزیر دوران ملی شدن صنعت نفت بود و به تبع آن بیشتر از سایر اعضای جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران در سطح جهان شناخته شد، بیش از هر کسی در سطح بینالمللی با «سیاست موازنه منفی» عجین شده است.
اینکه ملت ایران در منطقه خاورمیانه، الگوی آزادیخواهی و استقلالطلبی است، امری قابل انکار نیست. نهضت مشروطه ملت ایران که مورد تایید علمای بزرگ نجف چون «آخوند خراسانی» و «میرزای نائینی» بود، اولین قیام آزادیخواهانه در منطقه خاورمیانه بود که منجر به تاسیس یک مجلس ملی شد. هیچیک از دولتهای بنیانگذار جنبش عدم تعهد موقعیتی شبیه به ایران نداشتهاند که برای بیش از یک قرن به صورت همزمان با بریتانیا (هند بریتانیا) و روسیه تزاری (بعدها شوروی) هممرز باشند. این شرایط خاص ژئوپلتیکی از یکسو مانع تسلط کامل یک قدرت استعماری بر سراسر ایران میشد و از سوی دیگر آن را میدان نفوذ و توطئه این قدرتها قرار میداد و به همین دلیل، نفی سلطه قدرتهای مداخلهگر و عدم تعهد نسبت به زیادهخواهی این قدرتها در طی تاریخ این ملت، مدنظر تمام رهبران ملی و مستقل ایرانی و همچنین جنبشهای مردمیای چون نهضت مشروطه و نهضت ملی شدن صنعت نفت بوده است.
مصر یکی از بنیانگذاران جنبش عدم تعهد محسوب میشود و در حالی که قرار است «محمد مرسی»، رئیسجمهور تازه انتخاب شده مصر، یکی از میهمانان اجلاس شانزدهم باشد، بد نیست اندکی به تاثیرپذیری استقلالطلبی مصریان از ایران اشاره شود.
* تاثیرپذیری مصر از جنبش ملی شدن صنعت نفت
سخت است بتوان این واقعیت را که قیام افسران آزاد مصر تنها دو روز پس از قیام 30 تیر ملت ایران انجام شد، تنها یک اتفاق دانست! جدا از استقبال پرشور مصریان از دکتر مصدق، هنگام بازگشت از سازمان ملل متحد، عملکرد جمال عبدالناصر، شخصی که هنوز در میان اعراب از محبوبترین چهرههاست، در جریان ملی کردن کانال سوئز، بیش از هرچیز بیانگر این واقعیت است.
نباید فراموش کرد که عبدالناصر از بنیانگذاران جنبش عدم تعهد است و همیشه نیز با احترام از مصدق یاد میکرد و حتی لقب «زعیم شرق» را به وی داده بود.
در دوران نخستوزیری مصدق، سه عامل اصلی منجر به نزدیکی ایران و مصر شد. اولا هر دو کشور دشمنی مشترک بهنام بریتانیا داشتند، ثانیا، قطع روابط ایران با اسرائیل و بستن کنسولگری ایران در فلسطین اشغالی به نزدیکی روابط ایران و مصر منجر شد و ثالثا، هر دو کشور مخالف تشکیل یک سازمان دفاعی مدنظر غرب در خاورمیانه بودند.
مصدق حتی سفری به مصر داشت که در نتیجه آن دو کشور توافق کردند سیاست خارجی خود را در قبال بریتانیا، با یکدیگر هماهنگ کنند. موفقیت مصدق در سفر به قاهره، منجر به فشار بیشتر بر وی شد تا جایی که در روز 25 تیرماه 1331 از سمت خود استعفا داد اما با قیام 30 تیر مردم ایران به قدرت بازگشت.
تاثیر قیام 30 تیر را در قیام 23 ژوئیه افسران آزاد مصر میتوان دید که تنها به فاصله دو روز از قیام 30 تیر صورت گرفت. این مساله قطعی است که به چالش کشیده شدن قدرت شاه در ایران، به افسران آزاد مصر این جرات را بخشید تا نظام سلطنت را در مصر سرنگون کنند.
از جمله این افسران آزاد، «جمال عبدالناصر» بود که شدیدا تحت تاثیر مصدق و سیاست موازنه منفی او قرار داشت و ضمن ستودن وی، حتی او را الگوی خود در مبارزه با بریتانیا و ملی کردن کانال سوئز قرار داد.
بعدها و پس از کودتای 28 مرداد و سرنگونی دولت مصدق و در حالی که مصر کانال سوئز را ملی کرده بود، دیدن نماینده ایران در هیاتی که برای مذاکره با ناصر به مصر رفته بود، تعجب بسیاری برای وی به بار آورد، تا آنجا که گفت: «من تعجب میکنم که شما چرا عضویت این هیات را پذیرفتهاید که مخالفان ملی کردن کانال برای من فرستادهاند! مگر من کاری بهجز آنکه ایرانیان در 5 سال پیش کردند، انجام دادم؟ کشور شما در ملی کردن صنعت نفت، پیشکسوت تمام کشورهای جهان سوم بوده است.»
عبدالناصر، کسی که از بنیانگذاران بلامنازع جنبش عدم تعهد است، تا به این حد تحت تاثیر حرکت ملت ایران در ملی کردن نفت قرار داشت.
* کنفرانس باندونگ و بلگراد
به دنبال شکلگیری نظام دو قطبی پس از پایان جنگ جهانی دوم و برقراری نظام موازنهای جدید، در فروردین 1334، نخستین کنفرانس کشورهای آسیایی و آفریقایی به منظور تأسیس بلوک جدید عدم تعهد و رهایی از وابستگی به بلوکهای قدرتمند بینالمللی شرق و غرب در شهر باندونگ اندونزی برگزار شد.
در کنفرانس این کشورهای غیرمتعهد در سپتامبر 1961 در بلگراد، که اولین کنفرانس جنبش عدم تعهد به صورت رسمی محسوب میشود، از دکتر مصدق به عنوان «پیشگام سیاست عدم تعهد در جهان سوم» تجلیل به عمل آمد و اصول سیاست موازنه منفی در سالهای نهضت ملی کردن صنعت نفت، نصبالعین سیاست این کشورها قرار گرفت.
بدیهی است سیاست موازنه منفی تعلق به شخص مصدق نداشته و متعلق به همه ملت ایران و تفکر ایرانی – اسلامی است که وابستگی را نفی کرده و خواستار سیاست مستقل است.
* ایرانیان بستر فکری عدم تعهد را فراهم آوردند
با این شواهد تاریخی، نباید انکار کرد که ایرانیان پس از انقلاب مشروطه توانستند نوعی بستر فکری را فراهم آورند که سرانجام در کنفرانس باندونگ تجلی یافت و جنبش عدم تعهد را بنیان نهاد. این تفکر با نام هرکس که شناخته شود، متعلق به ملت ایران است.
لذا، اگرچه نام ایران رسما در بین بنیانگذاران جنبش عدم تعهد نیست، اما ایرانیان پیشگام سیاست موازنه منفی در جهان بوده و بستر تاریخی عدم تعهد را فراهم آوردهاند، بنابراین، جنبش عدم تعهد در شانزدهمین اجلاس به خانه خود بازگشته است.