نویسنده : اشکان رازمند - در حالی که چیزی به آغاز جام جهانی برزیل باقی نمانده است و همه تیمهای حاظر در جام جهانی در صدد نزدیک کردن بازیکنان خود می باشند و با بازیهای تدارکاتی به مرز آمادگی نزدیک می شوند ولی اوضاع در ایران به گونه دیگری ست
در حالی که چیزی به آغاز جام جهانی برزیل باقی نمانده است و همه تیمهای حاظر در جام جهانی در صدد نزدیک کردن بازیکنان خود می باشند و با بازیهای تدارکاتی به مرز آمادگی نزدیک می شوند ولی اوضاع در ایران به گونه دیگری ست ،
پس از اقدام گستاخانه فدراسیون فوتبال امارات، باشگاههای مطرح و متمول این کشور مطابق معمول سراغ بازیکنان دانه درشت ایرانی آمدند و برای وجاهت بخشیدن به لیگ مجعول کشورشان پیشنهاد وسوسه برانگیزی به کاپیتان تیمملی ایران ارائه دادند اما اتحاد کم سابقهای که برای نافرجام ماندن این انتقال شکل گرفته بود در نهایت به ماندن جواد نکونام در استقلال و پشت کردن او به پیشنهاد میلیون دلاری باشگاه الشارجه منجر شد. اگر چه کاپیتان تیمملی پیشنهاد باشگاه اماراتی را در جیب گذاشت و به نوعی با آن بازارگرمیکرد اما مخالفت وزارت ورزش و شخص رئیس فدراسیون فوتبال با انتقال او به امارات، اکنون یک توفیق اجباری را نصیب فوتبال ایران کرده است. این مخالفتها یک معنی بیشتر ندارد، پایان حضور فوتبالیستهای ایرانی در لیگ فوتبال امارات و پرستاره شدن لیگ برتر فوتبال ایران.
در تمام این سالها همواره این پرسش مطرح شده که پیوستن ستارههای فوتبال ایران به تیمهای اماراتی و به تعبیری حضور آنها در تنبلخانه فوتبال امارات به سود فوتبال باشگاهی ایران بوده یا نقطه آغاز دوران افول بوده است
«مشتی از خاک ایران را با میلیاردها تومان عوض نمیکنم.» این جمله احساسی نکونام که قبل از شروع لیگ سیزدهم و پس از منتفی شدن حضورش در لیگ پرسروصدای امارات روی خروجی خبرگزاریهای داخلی قرار گرفت ریشه در مناقشات ورزشی بین ایران و حاشیه نشینهای خلیجفارس دارد. کشوقوسی که بر سر نهادن نام جعلی خلیج ع.ر.ب.ی روی لیگ فوتبال امارات آغاز شد، در نهایت به پایان مراودات ورزشی بین دو کشور و بسته شدن مسیر ورود فوتبالیستهای مطرح ایرانی به جزیره منجر شد و این موضوع برای فوتبال ایران آغاز یک ماجرای تازه است.
سود و زیان لیگ امارات
حضور گاه و بیگاه فوتبالیستهای مطرح ایرانی در تیمهای متمول اماراتی از سالهای قبل از انقلاب با پیوستن بازیکنانی مثل عبدالرضا برزگری و حسن روشن و ابراهیم قاسمپور به تیمهای باشگاهی این کشور کلید خورد و با حضور ستارههایی مثل علی دایی، کریم باقری و خداداد عزیزی به اوج رسید. در تمام این سالها همواره این پرسش مطرح شده که پیوستن ستارههای فوتبال ایران به تیمهای اماراتی و به تعبیری حضور آنها در تنبلخانه فوتبال امارات، صرفنظر از کشوقوسهای سیاسی، به سود فوتبال باشگاهی ایران بوده یا نقطه آغاز دوران افول بوده است؟ طی یک دهه اخیر بالغ بر ۲۰ بازیکن ایرانی به ازای دریافت دستمزدهای کلان در تیمهای مختلف اماراتی توپ زدهاند و هر کدام از آنها سرنوشت متفاوتی داشتهاند. اگر علی کریمی را به عنوان یک استثنا کنار بگذاریم، بازیکنانی مثل مهرزاد معدنچی، جواد کاظمیان، علی سامره، مهرداد اولادی و ایمان مبعلی در اوج دوران بازیکنی به تیمهای اماراتی پیوستند اما چند سال بعد با کیلوهای اضافه و حالتی نزار به فوتبال ایران برگشتند. حتی ستارههای گرانقیمتی مثل جواد نکونام، مسعود شجاعی، خداداد عزیزی و حتی علی دایی هم طی دوران کوتاه حضور در تیمهای اماراتی کیفیت قابل ملاحظهای را بروز ندادند و به همین دلیل از اعمال تغییرات ناگهانی شیوخ اماراتی در امان نماندند. با این حال نباید فراموش کنیم که جواد نکونام، مسعود شجاعی و علی دایی با بهره بردن از مناسبات قوی فوتبال امارات راهی فرنگ شدند و از تیمهای اروپایی سربرآوردند. علی کریمی از الاهلی به بایرن مونیخ و جواد نکونام از الوحده و مسعود شجاعی از الشارجه به اوساسونای اسپانیا پیوستند و پس از سالها یک بار دیگر دروازه فوتبال اروپا به روی فوتبالیستهای ایرانی باز شد. از محل فروش ستارهها به تیمهای متول اماراتی، پول هنگفتی به باشگاههای ایرانی تزریق شد و باشگاهها با سود حاصل از فروش بازیکنان اسم و رسم دار وضعیت مالیشان را سامان میدادند اما صرفه اقتصادی حضور فوتبالیستهای ایرانی در لیگ پرحرف و حدیث امارات تمام ماجرا نیست. حمید درخشان، بازیکن سابق تیمملی که سابقه حضور در تیمهای قطری را دارد در پاسخ به این پرسش که پشت کردن فوتبالیستهای ایرانی به تیمهای اماراتی چه اثراتی برای فوتبال ایران در پی خواهد داشت میگوید: «عدهای میگویند چون اماراتیها نام خلیج ع.ر.ب.ی را روی لیگ فوتبال شان گذاشتند، فوتبالیستهای ایرانی باید تیمهای این کشور را طرد کنند. من هم با این تئوری موافقم اما میخواهم از بعد فنی به این ماجرا نگاه کنم.
طی چند سال گذشته دهها فوتبالیست ایرانی در تیمهای مختلف امارات توپ زدهاند اما این انتقالها خروجی قابل اعتنایی برای فوتبال ایران در پی نداشته است. بدون اغراق میگویم که پول، دلیل اصلی انتقال فوتبالیستهای مطرح ایران به لیگ امارات بوده و این قضیه در یک برههای، فوتبال ملی ایران را با خطر مواجه کرده بود. مثلا بازیکنان باکیفیتی مثل کاظمیان و اولادی میتوانستند تا سالها خط حمله تیمملی را بیمه کنند اما در اوج جوانی به پایان فوتبال خود نزدیک شدهاند. لیگ امارات فقط جیب بازیکنان را پر میکند.» درخشان دور شدن فوتبالیستهای ایرانی شاغل در لیگ امارات از نگاه عموم را دلیل اصلی افت آنها میداند: «با احترام به تمام فوتبالیستهای ایرانی میخواهم به این واقعیت اشاره کنم که فوتبالیستهای شاغل در لیگ امارات صرفا به این دلیل که دیده نمیشوند به درستی از خودشان محافظت نمیکنند و متاسفانه مسیر زندگی آنها دستخوش تغییر میشود. بازیکنی مثل دژاگه و قوچاننژاد به این دلیل که هر هفته در معرض دید عموم و زیر ذره بین سرمربی تیمملی قرار دارند، هر هفته باید کیفیت قابل قبولی را بروز بدهند و به همین دلیل به شدت از خودشان مراقبت میکنند.»
ایمان مبعلی که سالها در تیمهای اماراتی توپ زد و دستمزدهای کلانی هم دریافت کرد تحلیل متفاوتی از ماجرای حضور فوتبالیستهای ایرانی در فوتبال امارات ارائه میدهد. مبعلی معتقد است فوتبال امارات بر خلاف تصور اغلب کارشناسان ایرانی لیگ باکیفیتی دارد و فوتبالیستهای ایرانی از منتقل نشدن به لیگ این کشور متضرر میشوند: «این نظریه که میگوید فوتبال باشگاهی امارات کیفیت ندارد و فوتبالیستهای ایرانی را به سقوط نزدیک میکند را قبول ندارم. طی چند سال اخیر تیمهای اماراتی بارها و بارها تیمهای ایرانی را شکست دادهاند یا نبرد تنگاتنگی با آنها داشتهاند و همین نتایج نشان میدهد که باشگاههای اماراتی جای خوردن و خوابیدن نیست. خود من طی ۶ سال در ۵ تیم این کشور بازی کردم و همیشه در اوج بودم. به نظرم فوتبالیستهای مطرح ما از عدم حضور در یک لیگ حرفهای و احیانا منتقل شدن به تیمهای اروپایی و دریافت دستمزد کلان متضرر میشوند اما اماراتیها با خرید فوتبالیستهای ارزان آمریکای جنوبی به راحتی جای ایرانیها را پر میکنند.» شاید بازیکنان باکیفیت و ارزانقیمت آفریقایی و آمریکای جنوبی جای خالی بازیکنان ایرانی را پر کرده باشند اما فراموش نکنیم که تیمی مثل العین با ستارهای به نام فرهاد مجیدی قهرمان آسیا شد و دوران اوج الاهلی با حضور علی کریمی در این تیم گره خورد.
در فوتبال ایران آنقدر پول تزریق شده که فوتبالیستهای مطرح دیگر نیازی به کوچکردن نداشته باشند. امروز دستمزد فوتبالیستهای درجه یک به مرز دو میلیارد تومان نزدیک شده و پشت کردن آندرانیک تیموریان و خسرو حیدری به پیشنهادهای خارجی و بازگشت هادی عقیلی از لیگ قطر به سپاهان این ادعا را اثبات میکند. این شاید برای فوتبال باشگاهی و به تبع آن فوتبال ملی ایران یک توفیق اجباری باشد. چه آنکه تیمملی با تکیه بر بازیکنان لیگ برتری و روی شانههای بازیکنان بینالمللی مثل اشکان دژاگه و رضا قوچاننژاد که در لیگهای معتبر اروپایی توپ زدهاند به جامجهانی برزیل صعود کرد و بازیکنان ایرانی شاغل در لیگ امارات هرگز عصای دست فوتبال ایران نبودهاند./ اشکان رازمند - خبرگزاری ایپنا