حتي ايرانيان وقتي از ايده ال هاي زندگي هم صحبت مي كنند ارزوي داشتن حياط و حوض و درخت وباغ و استخر و جوب مي كنند. در تعطيلات هم مي بينيم چه هجوم سهمگيني به سوي شمال براي دريا مي برند.
دلايل اصلي اين رفتار ايرانيان را مي توان چنين بر شمرد كه همگي ريشه در مفهومي به نام ناخودآگاه تاريخي ايرانيان دارد
١-
ايرانيان ملتي هستند كه مساله اب و خشكسالي از گذشته هاي دور مهمترين
دغدغه انها بوده است و همه سكونت گاهها بامحوريت اب و چشمه و رودخانه و
قنات شكل گرفته است و ايرانيان هميشه در پنهاني ترين لايه هاي وجود خود از
خشكسالي و بي ابي وحشت داشته و دارند و اب و سبزه و درخت را منتها اليه
سعادت و خوشبختي مي دانند و به ان پناه مي برند و در جستجوي ان هستند.اگر
تاريخ ايران را خوب مطالعه كنيد ريشه بسياري از جنگها و غارت ها همين اب
بوده است.
٢- اب و درخت و سبزه در ذهنيت ايرانيان همان بهشت بريني است كه خداوند وعده ان را براي نيكوكاران داده و ايرانيان با سكني در آن با رندي خاصي نقد چمن و چشمه را به نسيه بهشت و كوثر ترجيح مي دهند بدون انكه نيكي كرده يا زحمتي بكشند و بدون محاسبه و محشري ان را بدست مي اورند.
٣- دليل اخر كه معقول است فقدان امكانات تفريحي و غلبه زندگي آپارتماني است كه موجب مي شود ايرانيان به ويلا ها و باغات شخصي و در صورت فقدان انها به پارك و چمن و جاده و دشت سرازير شوند حتي اگر يك درخت مشاهده كنند يا نهري كوچك ببينند تني به اب مي زنند و نفسي تازه مي كنند و صفايي مي كنند.
بهر حال اين هم از ويژگي هاي منحصر بفرد ايرانيان است كه موجب مي شود زندگي براي انها تحمل پذير تر شده و احساس خوشبختي كنند و يكي از ترفندهاي سازگاري ايرانيان است كه هزاران سال اين مردم را از نابودي تخت سخت ترين شرايط نجات داده است
نتيجه: از اين رو حكمراني بر اين مردم از جهاتي ساده تر از آني است كه تصور مي شود بجاي اين همه هزينه هاي غير ضروري و حيف و ميل هاي بي فايده تا مي توانيد در اين ملك درخت و گل و چمن بكاريد و پارك و بوستان و باغ بسازيد و اب در ان جاري كنيدو ببينيداين ملت چه احساس رضايتي خواهندداشت .براي نمونه درياچه مصنوعي خليج فارس يا چيتگر را ببينيد كه پيرامون آن بافت و ساخت جديدي از زندگي در حال شكل گيري است .هر كس در اين سياست ساده شك داردجمعه ها در بوستان هاي شهر از خزانه تا نياوران كمي قدم بزند تا باور كند چه مي گويم.